گفتار سیزدهم 2013/10/03

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: تعلیم و تربیت (ارشاد) - جلد اول

خداوند متعال در حقیقت و کمون انسانی قوایی قرار داده و در طبیعت روحانی وی عشق و محبت مفرطی نهاده که پیوسته در مقام کنجکاوی و حقیقت جویی است و به رغبت و شوق عازم سفر به سوی حق و طالب قرب و رسیدن به بارگاه عظمت و جلال خداوندی است و می‌خواهد زود تر و سریع‌تر طی این راه پر خطر کند و به سرعت تمام، خود را به سرچشمه زلال معرفت برساند و از آن آب سیر آب گردد و همیشه در آن سرزمین منزل گزیند وبا موجودات عالم آن دیار مشغول راز و نیاز گردد.
ولی قوای طبیعی و نفس حیوانی چندین سدها در میان افراشته و هزاران مراقب بر سر راه گماشته و راه چاره و رسیدن به مطلوب را بسته و مطلوب را عوضی نشان می‌دهد و انسان را به راه کج دعوت می‌کند، و او را به بیراهه مشغول پیمودن راه می‌کند؛ این است که هرچه بیشتر مطلوب خود را می‌جوید کمتر می‌یابد و هر قدر بیشتر طی مسافت می‌کند از مطلوب دورتر می‌گردد.
با آن که حس حقیقت شناسی و شوق سعادتمندی در تمام افراد بشر موجود است ولی دیو نفس او را فریب داده و در عوض مطلوب حقیقی، حظوظ قوای حیوانی را در نظر وی جلوه داده و می آراید همین است که به فریب نفس، هرکسی سعادت خود را در چیزی تصور نموده و در طلب آن می‌کوشد.
هر کس بهای زندگی خود را در چیزی تصور نموده و همت خود را بر آن مصروف داشته، بادهای غرور و نخوت و خود پسندی وی را به بیابان هولناک پرتاب کرده و از راه راست منحرف ساخته و آن گوهر گران مایه که خداوند متعال در طبیعت بشر به ودیعه نهاده به بازیچه از دست داده، خود و خدای خود را فراموش کرده است. «نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ».
اگر کسی به نظر عبرت در احوال خلق بنگرد، به خوبی می‌فهمد که شراب گل آلود دنیا ایشان را چنان مست کرده و در بستر غفلت بخواب سنگین فرو برده که انتظار بیداری و بهبودی از آنان مرتفع گردیده است. ایشان تصور می‌کنند که خداوند متعال آنان را فقط برای تعمیر این عاریت سرا آفریده است. ایشان سعادت خود را در تعیش دنیا و برتری بر اقران و گردآوردن مال و بر آوردن آرزوهای بی‏پایان می‌پندارند، عده‏ای نیز دم از حقیقت می‌زنند لیکن اثری از آثار حقیقت در اعمالشان مشاهده نمی‌گردد.
ای انسان! خواب غفلت تاکی!؟ دیده بگشا. اندکی به خود آی و بر خیز و روح خود را از سیه چال طبیعت بیرون آور و بر سریر عزت، به تاج کرامتی که خداوند متعال اورا ارزانی داشته مسند نشین گردان، مگذار که روح الهی تو لگد کوب قوای حیوانی و دست خوش هوی‌های نفسانی گردد.
انسانی که به قدرت حق تعالی خلقت یافته و رموز و اسراری در وجودش بکار برده شده، آن خلقت عجیب و غریبی که اگر دانشمندان و فیلسوفان عالم بخواهند جزء کوچکی از اجزاء آن‌ را تشریح کنند، نتوانند. مقصود اصلی از این خلقت، تعمیر این عاریت سرا و غوطه‌ور شدن در این گرداب پر بلا نیست: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ».
در باطن ما یک قوه سیال و یک حقیقت منبسطه و یک امر ربانی و روح جاودانی مندرج است، باید با عزمی راسخ و استقامتی ثابت و متانتی استوار، با نفس مبارزه کنیم و آن روح مجرد و پاک را از پشت پرده قوای حیوانی بیرون آریم و نگار از چهره سیمین وی بر‏چینیم و نور رخسار جهانتاب او را ظاهر و هویدا سازیم.
سعادت حقیقی نصیب کسی است که روح او قوی گشته و چون خورشید تابان در آسمان دلش نور افشانی کند و مملکت تاریک بدن را به روشنایی خود اضائه دهد و ظلمت نادانی را نابود سازد و نفس ناطقه را رونقی تازه بخشد.
چون روح از عالم امر الهی و مجردات است و بدن از عالم مادیات می‌باشد، کمال مباینت بین مجرد و مادی موجود است و به حکم تقابل، هر یک از آن‌ها در حین غلبه، دیگری را مغلوب کرده و تحت تصرف خود در می‌آورد و سبب آن که کسی اهمیتی به امر روح و قوای روحانی نمی‌دهد در اثر غلبه جسم خاکی است.
اگر روح الهی در مملکت بدن ظهور و بروز نموده و از پشت ابرهای ظلمانی قوای طبیعی بیرون آید سایر قوا مطیع و منقاد او خواهند شد، او در این حال خلیفه و نماینده حق است. یگانه چیزی که انسان را به جوار حق تعالی نزدیک می‌کند و به معرفت و شناسایی او آشنا می‌سازد شناختن روح است. و نخستین چیزی که باید بدانیم و به ساحت قدس او آشنا شویم شناختن روح است. باید با اراده متین بکوشیم و روح الهی خود را تقویت داده سایر قوا را تحت تصرف او در آوریم.
اجزاء عالم کون از علویین و سفلیین، علی‏الدوام در جاده تکامل قدم می‌زنند و به هر درجه از کمال که برسند آن‌ را ترک گفته روبه بالا می‌روند. این قانون ازلی در حقیقت هر موجودی حکم‌فرماست. حضرت صادق علیه‌السلام می‌فرماید: عبودیت و بندگی جوهری است که باطن و حقیقت آن ربوبیت است. و یک معنی از معانی مقدس این جمله خدایی آن است که وقتی کسی درجات تکامل را به انتها رسانید، مظهر صفات خدا گردد.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.