گفتار نهم 2013/10/03

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: تعلیم و تربیت (ارشاد) - جلد اول

اسلام سازمان تعلیم و تربیت خود را یک سازمان اجتماعی جهانی قرار داده است که سعادت انسانیت را در زمینه مدنیت که هرگز انسان از آن مستغنی نیست، با ایجاد اتحاد کاملی میان افراد تأمین کند.
روی این اصل برای تشکیل جامعه مورد نظر خود، انسان فطری یعنی انسان طبیعی را در نظر گرفته، انسانی که دستگاه آفرینش به وجود آورده و با موهبت عقل مجهز ساخته و با این وسیله از سایر انواع حیوانی تمیز داده است.
اسلام تشخیص می‌دهد انسانی که دستگاه آفرینش به وجود آورده و با عقل سلیم مجهز ساخته با سلامت شعور و ادراک و فطرت خدادادی درک می‌کند که در عین حال او و سایر آفریدگان در شاهراه حیات جویای سعادت و خواهان خوشبختی خود است و در پیدایش وجود و بقای خود و تأمین سعادت و رفع حوایج به هیچ وجه استقلال نداشته و از هر جهت محتاج به افراد دیگر می‌باشد.
هم چنین هیچ موجودی از موجودات خود را بوجود نیاورده و در اداره وجود و بقای خود استقلال ندارد؛ در پیدایش وجود و رفع حوائج محتاج دیگران است و مجموعه جهان هستی که همان انسان و سایر پدیده های جهانی است، بیک نقطه‏ای که ماورای طبیعت است بستگی دارد و با اراده‏ای شکست ناپذیر غیبی طبق قوانین عامه علیت و معلولیت اداره می‌شود و به بقای وجود خود ادامه می‌دهد.
از این درک، انسان بسوی این نتیجه هدایت می‌شود که باید به خدای یگانه سر تعظیم فرود آورده و بسوی مقصدی که در ساختمان وجودی وی پیش بینی شده و بدست عقل سپرده شده است پیش رود.
قرآن مجید تصریح می‌کند که دین همان تسلیم به خدای یگانه است ، ونیز تصریح می‌کند که دین همانا سلسله تعلیماتی است که با آفرینش ویژه انسان وفق داده و تطبیق کرده و خواسته‏های وجودی وی را در نهایت تعدیل تأمین می‌کند. دین روی آفرینش خدایی استوار است و آفرینش خدایی قابل تغیر و تبدیل نیست.
کسی که درک کلی و قطعی قرآن را بهم رسانیده اگر کمی تأمل کند حدس می‌زند که تمام اوامر الهی عقلانی است و اسلام کمترین اجازه‏ای برای تباه کردن این موهبت خدادادی، حتی لحظه‏ای هم نمی‌دهد.
اسلام اداره امور زندگی انفرادی و اجتماعی را بدست عقل سلیم سپرده است و هیچگونه اجازه مداخله به عواطف رذیله نمی‌دهد.
اسلام از هر چیزی که فعالیت این موهبت خدادادی را کم یا زیاد بهم می‏زند، منع می‌فرماید چنان که از دروغ و افتراء و تزویر و غش در معاملات و هرچه از این قبیل بوده و عقل را مختل می‌سازد، نهی می‌کند؛ از آن جمله است استعمال مشروبات الکلی که در شرع مقدس اسلام شدیداً ممنوع، و حتی نسبت بخوردن یک قطره از مسکرات هم هشتاد تازیانه مجازات تعیین فرموده است.
خوردن مشروبات الکلی در میان سایر کارهای مزاحم عقل و تدبیر، تنها عملی است که سرو کارش مستقیماً با عقل و شعور بوده و به منظور کشتن تعقل و تفکر انجام داده می‌شود. بهمین جهت است که آثار شوم و نتیجه های زشت و ناهنجار آن، که از جهت بهداشت و اخلاق و دین در میان افراد و جامعه بشری بسط و توسعه داده می‌شود قابل انکار نیست.
اسلام برای اولین بار که مشروبات الکلی را نهی می‌کند به طور اجمال به همه مفاسد فردی و اجتماعی آن اشاره کرده و آنرا اثم نام نهاده یعنی کار زشتی که دنباله نا‏مطلوب دارد، و بار دیگر در نهایت تأکید نهی کرده و قرار حد با تازیانه صادر نموده است.
روزی که اسلام استعمال مشروبات الکلی را تحریم کرد جامعه بشریت مبتلای این سم مهلک بودند که در همه جامعه‏های مترقی و غیر مترقی رواج کامل داشت و خوردن می هیچگونه ممنوعیت قانونی نداشت. در آن روز مردم همین عقیده و عادت نا‏مطلوب را به صورت موروثی اخذ کرده و این افکار و عقاید در اعماق افکارشان ریشه دوانیده بود، البته ریشه کن نمودن این عادت آن روز برای اسلام همان اشکالی را داشت که از بین بردن عقیده بت پرستی، بلکه از آن هم مشکل‌تر بود. در اوایل بعثت تحریم آن به عنوان تحریم ساده، سرانجام تحریم شدید شده و چنان که ذکر شد قرار حد یعنی هشتاد تازیانه مجازات صادر گردید و بعد از این تحریم قطعی، مردم یکباره هوس باده نوشی را از سر بیرون کردند. در سوره اعراف بطریق ساده، و در سوره بقره نسبتاً صریح‌تر، و در سوره مائده صریحاً نهی گردیده است.
روشن است که تنها هدف تعلیمات اسلامی تشکیل یک اجتماع صالحی است که الفت و رأفت و عدالت در آن حکومت کرده و افراد آن در پیشگاه خدایی خود را مسؤول اجرای قوانین انسانی که سعادت دنیوی و اخروی ایشان را ضامن است، بدانند و هرگز خدا را فراموش نکرده و به مسؤولیت خویش بی اعتنا نباشد.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.