زمان ظهور از غیوب پنجگانه 2011/04/05

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

زمان ظهور از غیوب پنجگانه

وقت ظهور آن حضرت از امور پنجگانه است که علم آنها را خداوند متعال مخصوص به خود گردانیده است، مگر این که در مواردی بنا به مصلحتی، کسی را از آن غیوب آگاه گرداند:

اوّلی – علم‏السّاعه.

دوّمی – نزولِ غیث.

سوّمی – علم ما‏فی‏الاَرحام.

چهارمی – کیفیّت و چگونگی کسب فردا.

پنجمی – این که کس نمی‌داند در کدام ساعت و در کدام نقطه زمین خواهد مُرد، مگر این که به مصلحتی خدا او را عالِم گرداند، چنان که در قرآن مجید می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَهِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ وَ مَا تَدْرِی نَفْسٌ مَّاذَا تَکْسِبُ غَدًا وَ مَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ: در حقیقت ‏خداست که علم قیامت نزد اوست و باران را فرو می‏‏فرستد و آنچه را که در رحم‏هاست می‏داند و کسی نمی‏داند فردا چه به دست می‏آورد و کسی نمی‏داند در کدامین سرزمین می‏‏میرد، در حقیقت ‏خدا دانای آگاه است».

اگرچه خداوند متعال، حضرات انبیا و حضرات ائمه اطهار علیهم‏السّلام‏‏ را علم غیب تعلیم فرموده و حضرات ائمه اطهار علیهم‏السّلام‏‏ غیب را می‌دانند چنان که از غیوب خبر می‌دهند حتی از آن امور پنجگانه مذکوره، ولی ممکن است حق‏تعالی در مواردی بنا به مصلحتی، بعضی غیوب را از ایشان مستور گرداند. مؤیِّد عدمِ علمِ ایشان به بعضی غیوب، امر کردن خداوند متعال است به رسول خود، که ای پیغمبر من «قُلْ رَبِّ زِدنی عِلْماً» که آن حضرت سئوال کند «خدایا علم مرا زیاد کن»، یعنی چیزهای مَکنونی از علم خود را به من تعلیم فرما. و معلوم است که علم حضرات ائمه اطهار علیهم‏السّلام هم، از علم حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله که واسطه بین ایشان و خداوند عالم است، بالاتر نبوده.

ازدیاد علم ایشان در غیر احکام است و حق‏تعالی جمیع احکام شرعیّه را به رسول خود القا فرموده، و اعتقاد حقّ در خصوص علم ایشان آن است که، دانستن و فهمیدن علم غیبِ آن حضرات، موقوف به تعلیم حضرت اقدس سبحانی است.

آیه شریفه: «یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الْکِتَابِ: خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات می‏کند و اصل کتاب نزد اوست» دلالت دارد بر این که اگر چه علم ایشان در مرتبه کمال است، لیکن مفاد آیه شریفه محو و اثبات هم دلیل تغیّر و تبّدّلِ علم است، و معلوم می‌شود حق‏تعالی هر که را از رُسلِ خود خواهد، اظهار کند او را علم غیب، و اگر خواهد مستور گرداند.

حق‏تعالی اختیار کرد حضرت رسول اکرم‏(ص) و آل او و هکذا سایر انبیا را به علم غیبِ خود، چنان که حضرت یوسف علیه‏السّلام به آن دو نفر که در سِجنْ خواب دیده بودند، از چگونگی آینده ایشان خبر داد، و در خصوص حضرت عیسی علیه‏السّلام است که فرمود خبر می‌دهم شما را به آنچه می‌خورید و آنچه در خانه‌هایتان ذخیره می‌کنید: «وَ أُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ: و شما را از آنچه می‏خورید و در خانه‌هایتان ذخیره می‏کنید خبر می‏دهم».

علم غیب منحصر است به مواردی که حق‏تعالی هر که را خواهد تعلیم نماید و چون وجود حضرت رسول اکرم‏(ص) و آل او به حسب قابلیّت وسیع‌تر از همه مخلوقات بوده، لذا بهره ایشان از این علم از سایر انبیا بالاتر بوده است، و اگر وجود ایشان نبود، همه موجودات در کَتم عدم بودند: «لَولاکَ لَمَا خَلَقتُ الاَفلاکَ: اگر تو نبودی، افلاک را نمی‏آفریدم» و به سبب ایشان قائم است ارض و سماء، و ایشانند علت غایی کلّ موجودات.

علم ایشان لایتناهی است بِالنّسبه به ماسوای خود، زیرا دیگران تحمّل نتوانند کرد آنچه را که ایشان تحمّل کردند و آناً فآناً علم آن حضرات در تزاید است، و همیشه ایشان را از حق‏تعالی استمدادی است، و استمداد نمی‌باشد مگر آنچه را کـه برایشان معلوم نیست. خلاصـه، قبض و بسط

علم آن حضرات، در یدِ قدرت الهی است.

حضرت قائم سلام الله علیه در یکی از توقیعات شریفه خود اشاره بـه این مطلب فرموده که: «ما در قدرت و علم خدا شریک نیستیم» و این جمله مقدسه، باطل می‌‌کند افراط غالین و تفریط قالین را، و زیاده از این تحقیق و مُداقّه در علوم ایشان، موجب اِضلال عباد است.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.