فصل نهم: عالم مقدّس برزخ 2011/03/01

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

برزخ

دنیا محلّی است ناقص، و موجودات او ضعیف، و قابل تغیّر از حالی به حالی، که محتاج است مانند اطفال ضعیف به مهد و گهواره، که تعبیر از آن به مکان آورند، و محتاج است به دایه و مربّی، که تعبیر از آن به زمان آورند، و مکان و زمانِ این دنیا در غایتِ ضعف و کمالِ نقصان است.

وجود هر جزئی از مکانِ دنیا مقتضی عدمِ غیرِ خود می‌باشد و حضور هر جزئی از زمانِ دنیا، مستدعی غیبتِ ماسوای خود می‌باشد به خلاف آخرت، که آن محلّی است تامّ و مستقل، و موجودات آن قوی و معرّا از تفاسد و مبرّا از تضارّ، و زمان و مکانِ آن را انقضاء و احتجاب و انتها نیست.

خداوندِ عالَم، تمام نعمت‌های خود را برای بنی نوعِ انسان آفریده و مقصود او بعد از ایصالِ نعمتِ وجود و تلبّس به لباس حیات و ایجاد ایشان از کَتمِ عدم در عرصه شهود، اعطای وجود سرمدی و حیات ابدی است و نشئه دنیا را مزرعه نَشئَه آخرت مقرّر فرموده است.

کوچ کردن از عالَمِ فناء‏ به عالَمِ بقاء، موقوف است به طی‏ مسافتی و خداوند عالم «برزخ» را مسافت آن نعمت جاودانی قرار داده، و امتحان‏خانه حُسن و قُبحِ عمل بندگان را اجلی مقرّر فرموده، که بعد از انقضاء مدت، جزای اعمال ایشان را در خانه مقصودِ جاودانی عطا فرماید: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ: همان که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و اوست ارجمند آمرزنده».

از کلمات حضرات ائمه اطهار علیهم‏السّلام‏‏ معلوم می‌گردد که بعد از موت، نفسْ باقی بوده و فناء‏ بر او راه نمی‌یابد و در آن حال، یا در نعمت و لذّت است اگر از محضِ اهل ایمان باشد، و یا در نقمت و زحمت است اگر از محضِ کفّار باشد، و یا مُهمَل می‌ماند اگر داخل در مستضعفین بوده باشد.

واجب است اعتقاد بر سؤال قبر یعنی عالم برزخ، و سؤال و جواب، مستلزم حیات و قدرت بر تکلّم است. بنابراین قبر دو معنی دارد یا قبر بر دو نوع است: یکی محلّی که شخص در آنجا مدفون است. دیگری محلّی که روحْ توقیف شده، در مقام سؤال و جواب است، و منظور از قبر اصلی و فشار قبر، همین قسم اخیر است نه آن قبر ظاهری.

ادلّه دالّه بر التذاذ مؤمنین و تعذیب کفّار بعد از مرگ از آیات، بسیار است از جمله این آیه شریفه در حقّ شهدای طریق حقّ می‌باشد که در حقیقت، ایشان را نمی‌توان از اموات محسوب داشت بلکه ایشان زندگانند: «وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ: هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‏اند مرده مپندار، بلکه زنده‏‏اند که نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند».

اما کلام در این که کیفیت ادراک روح در عالم برزخ چگونه است؛ دانستن آن واجب نیست. اعتقادِ اجمالی بر این که روح را در عالم برزخْ ثواب و عِقاب روحانی است، کفایت می‌کند و فهمیدن کیفیت ادراکات، بر مکلّف واجب نیست نه شرعاً و نه عرفاً، بلکه تدقیق در این باب برای اکثر مردم، موجبِ زَلَقِ اَقدام و اغتشاش افهام است.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.