قوای نفس نباتی ، حیوانی و انسانی 2011/02/03

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

قوای نفس نباتی، حیوانی و انسانی

نفس به اشتراک اسم، شامل چند معنی مختلف است که هر یکی را آثاری است: معنی اوّل از آن معانی، نفسِ نباتی است که ماده نموّ می‌باشد. دوّم نفسِ حیوانی است که به آن بَهیمی هم گویند. سوّم نفسِ انسانی است که نوع مردم بدان از حیوانات دیگر امتیاز دارد. هریکی از این نفوس، دارای چند قوّه‏ است که هر قوّه‏ مبدأ فعلی خاص بوَد.

نفس نباتی: نفس نباتی دارای سه قوّه‌‏ اصلی است:

اوّل – قوّه‌‏ غاذیه که عمل او با اِعانت و مهار چهار قوّه‌‏ دیگر تمام می‌شود که عبارتند از جاذِمه، ماسِکه، هاضِمه و دافعه.

دوّم – قوّه‌‏ تَنمیه که عمل او به اعانت غاذیه و قوّه‌‏ دیگر که آن را مُغیّره خوانند صورت بندد.

سوّم – قوّه‌‏ مُولّده که عمل او به اعانت غاذیه و قوّه‌‏ دیگر که آنرا مُصوّره نامند به کمال رسد.

نفس حیوانی: نفس حیوانی را دو قوّه‏ است:

اوّل – قـوّه‌‏ ادراک آلی کـه دو قسمت است: قسم اوّل، مَشاعـرِ ظاهـر بوَد کـه عبارتنـد از: قوّه‌‏

باصره، سامعه، شامه، ذائقه و لامسه. قسم دوّم، حواس باطن بود که عبارتند از: حسّ مشترک، خیال، وهم، حافظه و متصرّفه.

دوّم – قوّه‌‏ تحریک ارادی که آن نیز به دو قسمت است: قسم اوّل آن که، مُنبَعِث شود به سوی جذب نفعی که آنرا قوّه‌‏ شَهَوی خوانند، و قسم دوّم آن که، منبعث شود به سوی دفع ضرری که آن را قوّه‌‏ غَضَبی نامند.

نفس انسانی: نفس انسانی که به سایر نفوس امتیاز دارد، به جهت قوّه‌‏ ناطقه است که هرگاه این قوّه،‏ توجه به معرفتِ حقایقِ موجودات و احاطه به اصنافِ معقولات داشته باشد، به این اعتبار او را «عقل نظری» خوانند و چون این عقل به مقام تصرّف‌‏ درآید، او را «عقل عملی» نامند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.